×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1403/07/01 - 09:07
  • بازدید : 572
  • تعداد بازدید : 492
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه
اداره امور ایثارگران

گفتگوی اختصاصی با رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس، محمود آقاجانی

در سالروز هفته دفاع مقدس

دفاع مقدّس در تاریخ ملت ایران، از دوران تأثیر گذار و فراموش نشدنی است. یادکرد خاطرات آن دوران، علاوه بر ارج نهادن به فرهنگ فداکاری و ایثار گری، زمینه‌ساز آشنایی نسل‌های آینده با فرهنگ جهاد و دفاع از حق و تمامیّت ارضی ایران است..

 

محمود آقاجانی سرباز دوران دفاع مقدس که طی سالهای۱۳۶5و ۱۳۶7 در مناطق عملیاتی

حضور فعال داشت؛ که خاطرات زیبا و شیرینی از آن دوران دارد.

 

  1. -    درابتدا خود را معرفی کنید و اینکه در چه سالی وارد جبهه شدید و چه مدت حضور داشتید؟

 

بنام خدا با عرض تشکر از شما که بستر این گفتگو را فراهم کردید، بنده محمود آقاجانی هستم.

 

از پرسنل ستاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی .

خرداد سال 65 وارد خدمت مقدس سربازی شدم و تا  مهر 67 به مدت 23 ماه در جبهه حضور داشتم .

 

  1. -    چگونه از شروع جنگ باخبر شدید؟

 

در ابتدای جنگ برادر های بزرگترم جزء اولین اعزامی ها به جبهه بودند و شروع جنگ را از آن تاریخ به یاد دارم.

 

  1. -    چگونه شد که به فکر جبهه رفتن افتادید؟

آن‌روزها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، معتقد بودیم تکلیف‌مان برای پاسداشت خون شهدا و برپایی نظام اسلامی حضور در جبهه هاست؛ اما سنم و خانواده اجازه نمی‌دادند.

برادرهایم هربار که از جبهه بر می گشتند و خاطراتشان راتعریف میکردند شور و اشتیاق من را برای حضور در جبهه بیشتر میکردند. تا اینکه موعد خدمت سربازی شد و برای من

فرصت خیلی خوبی بود و خیلی سریع همه کارهای مربوطه رو انجام دادم و عازم شدم .

 

 4 -    در چه عملیاتهای مهمی شرکت داشتید؟

در عملیات کربلای 5 و عملیات فاو

 

  1. -    قدری از حال و هوای آن دوران،همرزمان،دوستان و... بفرمائید؟

 

جبهه همه اش عشق بود و ایثار، هر شخصی که حتی اگر یک روز ، با رزمندگان و ایثارگران بوده کاملا آشکار  هست که جبهه و جنگ تحمیلی با همه سختیهایش به لحاظ معنویت و تقدم

ارزشهای دینی و اخلاقی مثل یک دانشگاه بود. از خود گذشتگی و ایثار رو میشد در هر رزمنده ای دید.

 

  1. -    خاطره ایی که برای تان سختی و مشقت های دوران دفاع مقدس را تداعی می کند، تعریف کنید؟

 

قطعاً  کمبودهایی در همه زمینه ها در جبهه وجود داشت و اگر بخدا توکل نمی کردیم تحمل آن خیلی سخت بود. یادم می آید که من در پست نگهبانی مشغول بودم .

در فصل سرما و شبهای سرد و سوزان و کشنده و در تاریکی شب با همرزمانم ساعتها در میان گل و لای می نشستیم و تا صبح نگهبانی می دادیم تا جاسوسهای دشمن از خط مقدم عبور نکنند. ولی سخت ترین

خاطرات دوران دفاع مقدس شهادت همسنگران و همرزمانی بود که ماهها کنار هم بودیم و از آنها خاطرات زیادی همراهمان به جا مانده است. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

 

  1. -    صحبت پایانی خود را به عنوان حسن ختام بفرمائید؟

 

شهدا برای این آب و خاک جنگیدند . ما ، یک به یک مسئولیم که به ارزشهای دینی خود احترام راسخ بگذاریم و دنبال رو اهل بیت و شهدا باشیم .

 

در پایان جا دارد از شما و دفتر امور ایثارگران دانشگاه و کلیه عزیزانی که در جهت زنده نگهداشتن فرهنگ هشت سال دفاع مقدس تلاش می نمایند، تشکر و قدردانی داشته باشم.

 

دفتر ایثارگران با تشکر از لطف شما وآرزوی توفیق روز افزون، از حضور شما بزرگوار در این گفتگو سپاسگزارم.

  • گروه خبری : اخبار دیدار ها
  • کد خبر : 147032
کلید واژه

تصویر

نظرات

0 تعداد نظرات

نظر

متن استاتیک شماره 39 موجود نیست