به مناسبت هفته دفاع مقدس این بار به سراغ یکی از رزمندگان سرافراز هشت سال دفاع مقدس جناب آقای دکتر محمدرضا مسعودی نژاد عضو هیأت علمی و استاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی آمدیم تا با شنیدن خاطراتشان به حال و هوای دوران جنگ بازگردیم :

 1- ضمن تشکر از حضورتان در این گفتگو لطفاً خودتان را بطور کامل معرفی و خلاصه ای از مرتبه علمی و سوابق اجرائی خود را بیان کنید ؟

بنام خدا و با سلام اينجانب دكتر محمد رضا مسعودي نژاد عضو هيات علمي و استاد تمام دانشكده بهداشت پايه 29 و بيش از 25 سال به تدريس در رشته مهندسي بهداشت محيط و مهندسي بهداشت حرفه اي اشتغال به كار دارم .

در طول اين دوران 6 سال مدير گروه مهندسي بهداشت محيط در دانشگاه علوم پزشكي شيراز و مدت 6 سال مدير گروه مهندسي بهداشت محيط در دانشكده بهداشت شهيد بهشتي و مدت دو سال معاونت آموزشي اين دانشكده را بر عهده داشته ام.

2- چه زمانی تصمیم گرفتید در رشته بهداشت محيط ادامه تحصیل دهید ؟ آیا در خانواده کسی را به‌ عنوان مشوق داشتید که تحصیل در این رشته را به شما توصیه کند؟ یا خیر، تحصیل در این رشته تصمیم خودتان بود؟

مشوق اصلي بنده در انتخاب اين رشته برادرم بود كه صاحب تجاربي در اين زمينه بوده و مرا به سمت اين رشته هدايت نمود. البته با توجه به علاقه وافري كه به كارهاي طراحي و محاسباتي داشتم پس از ورود به اين رشته به سمت علایق خود سوق يافته و توانستم در زمينه طراحي تجهيزات و تاسيسات مرتبط با بهداشت محيط خدماتي را به جامعه عرضه نمايم.

3-  زمان شروع جنگ شما چند سال داشتید و به چه کاری مشغول بودید؟

در زمان آغاز جنگ در سال 59 سال اول دانشگاه بودم و مشغول گذراندن ترم دوم تحصيلي در رشته مهندسي بهداشت محيط بودم .

4  -از چگونگي اعزام به جبهه برايمان بگوييد؟ و بفرمائید در کدام عملیاتهای دفاع مقدس حضور داشتید؟

در سال 65 لغايت 66 در زماني كه مشغول تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد همين رشته بودم به جبهه اعزام و در قالب يك گروه 250 نفري از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي تهران كه محل تحصيل اينجانب بود بصورت گروه متخصص و پشتيبان در زمينه هاي مختلف بهداشت و درمان به جبهه هاي عمليا تي جنوب اعزام شديم .

5  -هدف شما از رفتن به جبهه چه بود؟

با توجه به تجارب ارزشمندي كه در دوران تحصيل در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد اندوخته بودم در پايان اين دوره فرصت مناسبي براي خدمت گزاري به كشور و انقلاب مهيا گرديده بود تا جوانان كشور توانائي هاي خود را به نمايش در آورند به خاطر داريد كه در همين دوران بزرگترين فرماندهان نظامي و عملياتي از ميان همين جوانان پر شور بيرون آمدند و توانستند كارهاي نشدني را كه قبل از آن نا ممكن به نظر مي رسيد ممكن كنند. من نيز جزء كوچكي از اين خيل عظيم بودم .

6- قدری از حال و هوای جبهه بگوئید و بفرمائید شیرین ترین  و تلخ ترین خاطره شما در زمان جنگ کدام است ؟

البته بايد اين حقيقت را گفت كه در ابتداي ورود به محيط جبهه با محيطي كه ما در آن درس خوانده و پشت ميز دانشگاه بودم به شدت متفاوت مي نمود به طوري كه من در روز رسيدن به اهواز چندين كتاب با خودم برده بودم كه در دوران جنگ هيچيك به كارم نيامد و فقط تجارب اندوخته راهگشاي من بود، كتابخانه من در آن دوران ،مأموريت به مراكز مختلف مناطق جنوب براي تامين آب سالم براي رزمندگان بود و مشكلات بومي نياز به راه حلهاي بومي داشت كه در جبهه ها آن را بدست آوردم .بنابر اين در ابتدا بسيار متحير و متعجب بودم اما كم كم با حال و هواي محيط خو گرفته و توانستم با آن كنار بيايم و وقتي مسئوليتهاي متعدد بر دوش من نهاده شد تازه خود را يافتم و از آن لذت بردم ،در آن محيط همه بچه هاي مخلص و متدين بر يكديگر تاثير مي گذاشتند، به همين دليل است كه ما 55 ساله هاي جبهه رفته صرف نظر از بسياري تقاوتها داراي شاكله يكساني هستيم زيرا همه در دوران جنگ در يك مدرسه درس خوانده و آموزش ديده ايم .

7- برای سلامتی جسمی و روحی ایثارگران باید چکار کرد؟

اين گروه بدون هيچ ادعاي پس از جنگ به خانه هاي خود باز گشتند گروهي جانباز و گروهي مفقود الاثر و گروهي شهيد به اهداف مقدسي كه برايشان مقدر شده بود رسيدند و اما ايثار گران كه در هيچيك از گروهاي قبلي نبودند كمتر مورد توجه قرار گرفتند و در بسياري موارد از تجارب ارزشمندي كه طي اين سالها بدست آمده بود و قيمت كسب اين تجارب دهها شهيد و جانباز بود هر گز مورد استفاده تمام عيار قرار نگرفت . خصوصيات اخلاقي اين گروه ايجاب مي كند كه مسئولين به دنبال آنها رفته و از تجارب آنها در كارهاي خود بهره مند شوند .

لازم است اين افراد بيشتر مورد توجه قرار گرفته و از تجارب ارزشمند آنان بيشتر استفاده گردد.

8- چگونه می توانیم فرهنگ ایثار و شهادت را به نسل جوان منتقل کنیم؟

لازم است چون آن دوره به جوانان اعتماد كنيم  كارهائي را به آنان بسپاريم و آنها را در كنار افراد با تجربه آموزش دهيم به زودي اين گروه يا به علت تحمل مشكلات ناشي از دوران دفاع مقدس از پيش ما خواهند رفت و يا انشااله به سلامتي  باز نشسته مي گردنند و در نهايت دانشگاه چنين سرمايه عظيمي را به نازلترين بها از دست خواهد داد .

بهتر است به جاي توسعه اهرمهاي كنترل و نظارت كه در بسياري موارد جز با كندي بيش از حد در كارها پيشبرد آن كار را به خطر مي اندازد با اعتماد به اينگونه افراد و كاهش نظارتها عملكرد افراد را مورد بررسي قرار دهيم . در فرهنگ جبهه و جنگ نيروها به واسطه شجاعت ارائه روشهاي نوين ارزش گزاري شده و اگر هم در تصميماتي اشتباه رخ دهد به واسطه سرعت عمل امكان باز گشت و رفع اشكالات وجود دارد .

 و اما سخن آخر :

با توجه به اين اعتقاد در فاصله سالهاي 80 تا 90 با حول و قوه الهي توانستم بيش از 25 ثبت اختراع داشته باشم . اين مهم در دانشگاه علوم پزشكي كم سابقه مي باشد ورود به اين عرصه مي تواند دانشگاه ما را وارد يك تحول جديد نمايد  زيرا توليد و طراحي دستگاههاي كنترل آلايندهاي زيست محيطي قادر است اساس مشكلات جامعه را بر طرف نمايد و به جاي سرمايه گذاري بروي ابزار درمان وتوليد پزشكان متخصص با توان درماني بالا مي توان ريشه بسياري از بيماريها را در جامعه شناسائي و كنترل نمود و اين مهم به جز با توليد دانش بومي براي مشكلات بومي در كشور ما امكان پذير نمي باشد.

 ماهم  از شما تشکر می کنیم و برای شما و همه رزمندگان جبهه های نبرد دفاع مقدس آرزوی سلامتی و موفقیت می کنیم .